دخترخانم کتابداری میفهمه که شب قراره براش خواستگار بیاد، تلفنی از مامانش میپرسه: مامانی شغل داماد چیه؟همکاران که شاهد مکالمهء تلفنی بودند بعداز چند لحظه می بینند که دختره یه جیغ میکشه و درجا غش می کنه!خلاصه همکاران کتابدار بعداز کلی مشت و مال و خوراندن آب قند میگن: آخه مامانت پشت تلفن چی گفت که یهو پس افتادی؟!دختره نفس نفس زنان جواب میده: هیچی فقط گفت: کتابدار!!!!