از یکی پرسیدند در کتابخانه عمومی چه می گذرد؟!
پاسخ داد: تمیدونم هرچه دقت کردم دیدم هیچ خبری نیست نه رفتی، نه آمدی، فقد عده ای کتابدار برای کتابشون جیب می دوختند که باز جای شکرش باقیه که برای خودشون ندوختند!
عده ای کتابها را با وسواس توی قفسه ها می گذاشتند که ای کاش با همون وسواس توی دل مردم جا می دادند!
عده ای کتابها را برچسب می زدند که باز خوبه انگ نمی زدند!
عده ای هم کتابها را ترمیم می کردند که کاش می شد یه جاهایی مطالبشان را تصحیح می کردند!
عده ای هم برا ی چرخاندن کتابخانه به دنبال پول اینجا و آنجا می رفتند که باز جای شکرش باقیه که این جا و آنجایی واسه سرک کشیدن نشونش دادند!
خلاصه هرکسی در سکوت و خلوت خودش کاری میکرد اما نمیدونم چرا همه می گفتند مگه توی کتابخانه هم کاری هست؟!
۹۲/۱۲/۰۹
محمدمهدی ظهیری فرح